مقدمه
ولادیمیر ایلیچ اولیانوف، مشهور به لنین، یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ جهان بود که با رهبری جناح بلشویک، دولت شوروی را بنیانگذاری کرد. وی تأثیرات فراوانی بر جریانات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهانی داشت و به عنوان یکی از رهبران انقلابی تاریخ جهان شناخته میشود. در این مقاله، زندگی و آثار ولادیمیر لنین، ایدئولوژی او، و تأثیراتی که از آن به دست آمده است، را بررسی میکنیم.
کودکی و تحصیلات لنین
ولادیمیر لنین در ۲۲ آوریل ۱۸۷۰ در شهر سیمبیرسک(اولیانوفسک کنونی) روسیه به دنیا آمد. او در خانوادهای با والدین معلم در سطح مالی خوب متولد شد. به هنگام کودکی اطرافیان او را با نام والودیا میشناختند. او سومین بچه از هشت فرزند خانواده بود و به دنبال اعدام برادرش الساندر در سال ۱۸۷۷، سیاست انقلابی سوسیالیستی را پذیرفت. پدرش ایلیا یکی از اعضای پر و پا قرص کلیسای اردتوکس روسی بود و هشت فرزندش را در همان جا تعمید داد. به گفته برخی مادر لنین، زنی تحصیل کرده بوده که از یهودیت به مسحیت برگشته بود. تحصیلات و بیتوجهی مادر لنین به احکام مسیحیت تأثیر زیادی در تربیت دینی فرزندانش داشت. با این حال والدین او، افراد بسیار سلطنتطلبی بودند.
ورود لنین به سیاست
او در جوانی با نقل مکان به سنتپترزبورگ در سال ۱۸۹۳ دستیار وکیل شد و به عنوان یک انقلابی با ایدئولوژی مارکسیستی، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. وی به دنبال فعالیتهای سیاسی، اعتقادات شوراگرایی و سوسیالیسم را در خود برجستهتر کرد. در سالهای اولیه فعالیت سیاسی، لنین به عنوان یک نویسنده، فعال سیاسی و سخنران فعالیت میکرد و از مجلات و روزنامههای مختلفی برای انتشار ایدئولوژیهای خود استفاده میکرد. او تا سال ۱۸۹۴ رهبر یک حلقه کارگری مارکسیستی بود.
در سال ۱۸۹۷ در پی ادامه فعالیتهای سیاسی خود بدون محاکمه به سه سال در شرق سیبری تبعید شد. در طول این سفر که ۱۱ هفته طول کشید و مادر و خواهرش او را همراهی کردند. بعد از گذشت یک سال با دختری به اسم نادیا که در فعالیتهای سیاسی با ولادیمیر همدستی داشت؛ در یک کلیسا در همانجا ازدواج کرد. نادیا هم به شرق سیبری تبعید شده بود. پس از گذشت سه سال او به پسکوف نقل مکان کرد و در پی منابع مالی برای تأسیس روزنامه ایسکْرا(Искра) بود. او در همان سال به سوئیس رفت و با روسهای مارکسیست توافق کرد تا روزنامه را در مونیخ ایجاد کرد. نادیا هم در مونیخ منشی روزنامه شد.
انقلاب ۱۹۰۵
در ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵ معترضان به خیابانهای سنتپترزبورگ آمدند و در نتیجه آن حدود چهار هزار نفر از افراد غیرمسلح بدست نیروهای سرکوبگر نیکولای دوم به قتل رسیدند و برخی نیز زخمی شدند. بعدها به این روز نام “یکشنبه خونین” دادهشد. در پی یکشنبه خونین یک انقلاب مدنی راه افتاد که با نام انقلاب ۱۹۰۵ از آن یاد میشود. در این انقلاب لنین خواستار حضور حداکثری جناح بلشویکها بود و متوصل به شعارهایی همچون “وحشت اعظم” “مصادره ارازی اشراف” و “شوروش مسلحانه” شد. در پی شعارهای سوسیالیستی انقلابی جناح منشویک او را به نوآوری در مارکسیم متهم کردند.
انقلاب ۱۹۰۵ در روسیه، که به نیروهای کارگری و مردم در مقابل حکومت تزار (حکومت رومانوفها) روی آورد، با اینکه نتوانست نظام تزاری را ساقط کند؛ نقش مهمی در شکلدهی در روند تاریخی روسیه داشت. این انقلاب از نظر محتوا و شرایط با انقلابهای بعدی که توسط لنین و بلشویکها رهبری شد، متفاوت بود. ولادیمیر لنین، در این انقلاب یک نقش فعال نداشت. او از راه دور از انقلاب را حمایت میکرد و با ارسال پیامها و نوشتن مقالات گوناگون، انقلاب ۱۹۰۵ را تحلیل و ایدههای خود را در مورد انقلاب و مسائل کارگری و اجتماعی بیان کرد.
انقلاب ۱۹۰۵ مهمترین وقایعی بود که نشان داد مردم روسیه قادر به اعتراض و خواستههای خود علیه حکومت ظالمانه رومانوفها بودند. این انقلاب در پی سرکوب خونین یک تجمع مسالمتآمیز در پارک کرستیانوفسکی در سن پترزبورگ، که به کشته شدن بیش از هزار نفر از شهروندان بی گناه توسط نیروهای نظامی حکومت انجامید، رخ داد. این انقلاب، تأسیس کنگرههای ملی و کارگری، اعتراضات عمومی، اعلام اسناد حقوق مدنی، و تأسیس اولین دولت موقت در تاریخ روسیه را به همراه داشت.
انقلاب اکتبر و بنیانگذاری شوروی
بیش از هر چیز، ولادیمیر لنین به دلیل نقش برجستهای که در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه داشت، شناخته میشود. این انقلاب باعث سرنگونی حکومت تزاری و بنیانگذاری دولت بلشویک شد. لنین پس از برگزاری انقلاب به رهبری کشور رسید و بخش زیادی از برنامههای اقتصادی و سیاسی را اجرا کرد که به ایجاد دولت شوروی کمونیستی منجر شد. در ادامه به اختصار به این انقلاب میپردازیم:
در آگوست ۱۹۱۷ زمانی که لنین در فنلاند بود، فرمانده کل ارتش روسیه در تلاش بر کودتا قوایی را به پتروگراد اعزام کرد. با اینکه تلاش به کودتا در پتروگراد به نتیجهای نرسید، جناح بلشویک توانست تا آزادانه به صحنه سیاست برگردند و حضور خود را پر رنگتر کنند. در ادامه لئون تروتسکی که طرفدار بلشویکها بود توانست به مقام ریاست شورای پتروگراد برسد. در ادامه در ۲۴ اکتبر به کمیته نظامی انقلابی دستور داده شد تا بدون خونریزی شریانهای اصلی شهر را مثل تأسیسات مهم را به دست بگیرد. سپس بلشویکها توانستند تا با محاصره کاخ زمستانی دولت موقت را سرنگون کنند و لنین با اصرار دیگر اعضای بلشویک ریاست دولت را قبول کرد.
تأثیرات و میراث
ولادیمیر لنین به عنوان یکی از برجستهترین رهبران انقلابی و نظریهپردازان تاریخ شناخته میشود. او تأثیرات عمیقی در جهان انقلابی و انقلابهای بعدی، نه تنها در روسیه بلکه در سراسر جهان، گذاشت. آثار وی بر توسعه ایدئولوژی کمونیستی و تأثیرات طولانیمدت آن بر سیاست و فرهنگ جهانی همچنان مورد بررسی و بحث و گفتگو قرار میگیرد.
اقدامات و خدمات لنین
ولادیمیر لنین، به عنوان یکی از بنیانگذاران دولت شوروی کمونیستی و رهبر بلشویکها، نقش بسیار مهمی در تاریخ روسیه و جهان داشته است و خدماتی متعدد به جامعه و ایدئولوژی کمونیستی ارائه کرده است. در زیر به برخی از این خدمات و اقدامات اشاره خواهیم کرد:
- بنیانگذاری دولت شوروی کمونیستی: لنین و بلشویکها با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، حکومت شوروی کمونیستی را بنیان نهادند. این اقدام برای ایجاد یک نظام کمونیستی بر مبنای ایدههای مارکسیسم بود و منجر به تغییرات بزرگی در تاریخ روسیه و جهان شد.
- کنترل بانکها و صنایع بزرگ: لنین و دولت شوروی کمونیستی تصمیماتی گرفتند که به ملیسازی بانکها و صنایع بزرگ کشور منجر شد. این اقدام به منظور تأمین منابع اقتصادی برای دولت و کنترل بیشتر اقتصاد توسط دولت بود.
- حمایت از حقوق کارگران: لنین و حکومت شوروی کمونیستی توجه زیادی به حقوق کارگران داشتند و سعی کردند تا زندگی و شرایط کاری کارگران را بهبود بخشند، از جمله تأسیس شورایهای کارگری و تعیین حقوق و مزایای کارگران.
- بهبود شرایط زنان: حکومت شوروی به رهبری لنین برنامههایی برای بهبود شرایط زنان اجرا کرد. از جمله حق رای دادن برای زنان و حمایت از حقوق زنان در ارتباطات اجتماعی و حقوق مالی.
- توسعه آموزش و پرورش: حکومت شوروی کمونیستی تحت رهبری لنین بسیاری از برنامهها و سیاستها را برای توسعه آموزش و پرورش اجرا کرد. این اقدام شامل رایگان کردن تحصیلات، تأمین زیرساختهای آموزشی، و ایجاد دسترسی بیشتر به آموزش برای افراد مختلف بود.
این تنها بخشی از اقداماتی هستند که لنین و حکومت شوروی کمونیستی به رهبری او ارائه کردند. البته، باید توجه داشت که این دوران همراه با اقدامات سختگیرانه و بحرانهایی همچون قحطی و سیاستهای سرکوبی نیز همراه بود که در ادامه به آن میپردازیم.
قحطی زمان لنین
در دوران قحطی، میلیونها نفر از مردم روسیه جان خود را از دست دادند و جامعه روسیه به طور کلی در معرض فقر، بیثباتی اجتماعی، و خشونت قرار گرفت. برخی از مناطق بسیاری از زمینهای کشاورزی و مرتعها دچار خشکسالی شدند که باعث کمبود غذا و قحطی شد. این موقعیت بر تجربه و تدابیر حکومت شوروی کمونیستی، به خصوص رهبری لنین، فشار زیادی افزود.حکومت شوروی در تلاش برای مقابله با قحطی، اقداماتی مانند تغییرات در سیاستهای کشاورزی، ایجاد یک سیستم توزیع غذا متمرکز، و اعمال تدابیر کنترلی و سختگیرانه بر روی جامعه به کار گرفت. این اقدامات در برخی موارد موفقیت آمیز بودند، اما در بسیاری از نقاط قحطی و فقر همچنان ادامه داشت.
قحطی در زمان لنین، بهطور ویژه در دوران درگیری میان جناحین حزب کمونیسم در روسیه (۱۹۲۱-۱۹۲۲) و بنیانگذاری دولت شوروی کمونیستی، یکی از مسائل جدی و پیچیدهای بود که با آن روبهرو شدند. این دوران به عنوان “قحطی در روسیه” معروف است و یکی از بزرگترین و خشونتآمیزترین قحطیهای تاریخ مدرن است. در این حادثه دولت با تصاحب غلات و صادرات بیرویه آن، احتمال وقوع قحطی را بالا برد. در این قحطی نزدیک به پنج میلیون نفر جان خود را از دست دادند. در مقابل ایالات متحده آمریکا، نهادی را با نام اداره امداد آمریکا در روسیه ایجاد کرد. این کار شک لنین را برانگیخت و آن را زیر نظر داشت.
در ادامه قحطی جریانهای سیاسی به واسطه زور اشیائی که برای انجام مراسمات مذهبی بود را چپاول کردند و آن ها را به بهانه کمک به مردم قحطیزده به فروش گذاشتند. این اقدام خشونتبار سبب درگیری میان حکومت و روحانیون شد. با تصاحب اموال کلیساها در روسیه، اولین پایههای دین ستیزی و خدا ناباوری در حکومت سوسیالیستی شوروی نمایان شد.
سالهای پایانی عمر لنین
در سالهای پایانی عمر لنین، وی با مشکلات سلامتی جدی روبرو بود. او از سال ۱۹۲۲ به دلیل حمله سکته مغزی دچار مشکلات جسمی شدیدی شد. این حمله سکته مغزی، باعث فلج نیمی از بدن و سختی در حرکت و سختیهای روانی برای لنین شد. این مشکلات سلامتی به تدریج وی را از کاربری فعال او کاست و وی را مجبور به تحمل سختیهای فیزیکی و روانی کرد. او در دو سال پیش از مرگ سه دچار سه سکته مغزی شدید شد و یا چهارمین سکته از دنیا رفت.
در دوران بیماری و تحت تأثیر سکته مغزی، لنین به دلیل اعتقاد به ادامه کار خود و بررسی مسائل حزب و کشور، سعی در حفظ نقش خود داشت. او با ارسال نامهها و دستورالعملها و نیز با حضور در جلسات مهم حزب و دولت، سعی در ادامه فعالیتهای سیاسی خود داشت. اما با وقوع بحرانهای سلامتی و تشدید مشکلات او، نقش و تأثیر لنین در مسائل سیاسی و اجتماعی به طور قابل توجهی کاهش یافت.
در این دوران، دستورالعملها و تصمیمات لنین، به دلیل محدودیتهایی که به علت مشکلات سلامتی او ایجاد شده بود، تأثیر کمتری داشت. در نهایت، وی در تاریخ ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ به دلیل سکته مغزی برای چهارمین بار فوت شد. وی در یکی از اتاقهای خانهٔ خود در کرملین به دست کارمندان و پزشکان حاضر در جلسه پیدا شد. این رویداد نه تنها برای روسیه، بلکه برای جهان سیاستمداری، یکی از رویدادهای بسیار مهم تاریخی بود که تأثیرات و جلوههای آن به طور مستمر در تاریخ ادامه داشت.
مرگ
مرگ ولادیمیر لنین، رهبر برجستهٔ انقلابی و بنیانگذار دولت شوروی، به دلیل چند عامل بود. این عوامل شامل عوارض بیماری، مشکلات قلبی و عروقی، و تداوم استرسهای سیاسی و رهبری بود. در زیر به برخی از عواملی که موجب مرگ ولادیمیر لنین شد، اشاره میکنم:
- سکته مغزی: در سال ۱۹۲۲، لنین سکته مغزیای را تجربه کرد که به وی کمیا و ضعف عضلانی و تشنجات مغزی زمانی که حاکم بود، منجر شد.
- مشکلات قلبی و عروقی: لنین پس از سکته مغزی نشانههای بیشتری از مشکلات قلبی و عروقی نشان داد. این مشکلات باعث ضعف او شدید شد و برای مدت طولانی او را به بستر بستند.
- فشار سیاسی و رهبری: استرسهای سیاسی و رهبری، از جمله مسائلی مانند مقاومت در برابر انقلاب و مقاومت در برابر تلاشهای تبدیل شوروی به یک کشور کمونیست، همچنین نبرد با اپوزیسیون داخلی و خارجی، همه به ویژه پس از انقلاب اکتبر، باعث افزایش استرس و فشار بر ولادیمیر لنین شد.
این عوامل در کنار یکدیگر، به نظر میرسد، موجب مرگ ولادیمیر لنین در سن ۵۳ سالگی در سال ۱۹۲۴ شد. اما مرگ وی واکنشهای متفاوتی را در داخل و خارج از شوروی به همراه داشت و به عنوان یک لحظه مهم در تاریخ روسیه و سیاست جهانی تلقی میشود.
اتفاقات بعد مرگ لنین
بعد از مرگ ولادیمیر لنین در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴، سلسلهای از چالشها و تحولات مهم در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد که تأثیر عمیقی بر تاریخ این کشور و جهان در زمینههای مختلف داشت. در اینجا به برخی از مهمترین اتفاقات اشاره میکنیم:
- چالش انتخاب جانشین: پس از مرگ لنین، مبارزه برای جانشینی وی آغاز شد. دو چهره اصلی این نبرد، ژوزف استالین و لئون تروتسکی بودند. تروتسکی از نظریهپردازان برجسته مارکسیسم و از رهبران انقلاب اکتبر بود، در حالی که استالین بیشتر به عنوان یک سازماندهنده قدرتمند شناخته میشد.
- به قدرت رسیدن استالین: استالین با بهرهگیری از موقعیت خود به عنوان دبیر کل حزب کمونیست، توانست متحدانی پیدا کند و به تدریج قدرت را در دست بگیرد. او ابتدا تروتسکی و سپس دیگر مخالفان خود را از قدرت دور کرد. او در ابتدا تروتسکی را در سال ۱۹۲۷ از حزب اخراج و سپس تبعید کرد. نهایتاً تروتسکی در سال ۱۹۴۰ توسط رامون مرکادر که تبعه اسپانیا بود؛ در مکزیک ترور شد.
- تأثیرات بین المللی: اتحاد جماهیر شوروی تحت رهبری استالین نقش فعالی در صحنه بینالمللی ایفا کرد. این کشور در دهه ۱۹۳۰ به یکی از قدرتهای جهانی تبدیل شد و تأثیر زیادی بر جنبشهای کارگری و انقلابی در سراسر جهان داشت.
مرگ لنین و روی کار آمدن استالین، دوران جدیدی را در تاریخ شوروی آغاز کرد که با تغییرات گسترده و تحولات عمیق همراه بود و مسیر آینده این کشور را شکل داد. در مقالهای بصورت جداگانه به زندگینامه و سیاستهای استالین پرداختهایم. شما خواننده گرامی میتوانید برای مطالعه این مطلب کلیک کنید.