مقدمه
فئودور میخائیلویچ داستایوفسکی (Фёдор Михайлович Достоевский) یکی از برجستهترین نویسندگان روسی و یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات جهان است. او در دورهٔ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم زندگی کرد و آثارش بر تحولات اجتماعی، روانشناختی و فلسفی عمیقی از جمله انسانشناسی از زاویهٔ اعماق روح انسان تأثیر گذاشتهاند.
زندگی نامه داستایوفسکی
داستایوفسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در حومه شهر تولا متولد شد. والدین او از خانوادههای نجیب و مذهبی بودند. او از جوانی به علوم انسانی و ادبیات علاقهمند بود و در دانشگاه مسکو مطالعات خود را کامل کرد. در سن ۲۷ سالگی به جرم انشای مخالفتآمیز به افسران روسیه محکوم به مرگ شد و برای مدتی به زندان فرستاده شد. این تجربهٔ زندان از تأثیرگذارترین وقایع زندگی او بود که به عمق و پیچیدگی آثار او افزود.
آثار داستایوفسکی
آثار داستایوفسکی در زمینهٔ ادبیات داستانی و رمان از جمله معتبرترین و تأثیر گذارترین آثار ادبی روسیه محسوب میشوند. او به شیوهای منحصربهفرد و نوآورانه، مسائلی همچون اخلاق، ایمان، جنبشات روانی و روانشناسی عمیق را در اثرهای خود مورد بررسی قرار داد. داستایوفسکی با تمرکز بر روی انسان به عنوان یک موجود پیچیده، تقابلهای داخلی او و جستجوی امید و رحمت در دنیای پرچالش را بررسی میکند. در زیر برخی از آثار برجسته داستایوفسکی را نام میبرم:
- جنایات و مکافات(Преступление и наказание): این رمان، روایتگر داستان زندگی دانشجویی به نام راسکولْنیکُف است که بهخاطر اصول، مرتکب قتل میشود. بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است، زن رباخوار یهودی را همراه با خواهرش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر میشود، میکُشد و پس از قتل، خودش را عاجز از خرج کردن پول و جواهراتی مسروقه میبیند و آنها را پنهان میکند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف هرکس را که میبیند میپندارد به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون میرسد. در این بین او عاشق دختری روسپی، به نام سونیا میشود. داستایوفسکی به نوعی این رابطه را نشانه موهبت الهی نسبت به انسان خطاکار میپندارد.
- جنزدگان یا شیاطین(Бесы): آنتوان لاورنتیوویچ کارمند دولت است که با استپان ورخاوینسکیاست رابطهای دوستانهای دارد و در تلاش است تا وقایع غیرقابل وصفی که در منطقهشان رخ داده روایت کند.
- ابله(Идиот):شاهزاده لو نیکولایویچ میشکین از نوادگان یکی از قدیمیترین خاندان های روسیه است. او جوانی بیست و شش ساله است که به مدت چهار سال در سوئیس برای درمان دیوانگی و صرع خود بستری بوده. او پس از درمان نزد یکی از خویشاوندان دورش به نام لیزاوتا پروکوفیونا به سن پترزبورگ میرود تا بلکه بتواند با کمک همسر لیزاوتا زندگی تازه را شروع کند. همسر مادام پروکوفیونا، ژنرالی ثروتمند به نام یپانچین است . آنها دختری زیبا به نام آگلایا دارند که شاهزاده میشکین دلبسته او میشود.
- برادران کارامازوف (Братья Карамазовы): این نوشته دو جلدی دارای پنج شخصیت اصلی است که آنها از لحاظ خون با هم مرتبطند. شخصیت اول که داستان حول وجود او میچرخد فیودور کارامازوف نام دارد و دارای چهار فرزند پسر با نامهای ایوان، دیمیتری، اسمردیاکف و آلیوشا است که البته اسمردیاکف کارامازوف فرزند نامشروع خانواده است. پدر کارامازوفها یک مَلّاک در یک شهر کوچک در روسیه است و به قتل میرسد. بعد از آن دیمیتری که پسر بزرگ خانواده است به اتهام قتل پدرش دستگیر میشود.
- شبهای سپید (Белые ночи): این نوشته یک داستان کوتاه است که جزو آثار اولیه فیودور داستایوفسکی به حساب میآید. راوی این داستان یک شخص بینام و نشان شهرنشین است که از ناتوانی خود در کنترل افکار خود رنج میبرد. او علاوهبر این مشکل، از تنهایی خویش نیز عذاب میکشد. این فرد در خیالات خود پیرمردی را دور و بر خود میبیند که همیشه از کنارش با بیتوجهی رد میشود. این کتاب به شش داستان تقسیم میشود. این بخشها شامل چهار شب، داستان ناستنکا و یک داستان صبح هستند. از داستان این کتاب توسط کارگردانی ایتالیایی به نام لوکینو ویسکونتی فیلمی به اسم شبهای روشن اقتباس شده.